بابا دیگه حرف بسه چه قدر میخوایم هی این مطلب وبخون اون کتابو نگاه کن با فلان آدم حرف بزن هی فیگور ادمای دانارو بگیر واخرشم هیچی !
اصلا کجایی؟!کجا داری زندگی میکنی؟!میدونی زندگی یعنی چی؟!
چرا فقط عادت کردیم هی حرفای تکراری رو تکرار کنیمو بگیم عالی بود برای امروز کافیه تو به مرور تغییر خواهی کرد.اصلا ببینم خودمونم از این حرفا خسته نشدیم؟!
متعجبم چرا فقط حرف؟چرا فکر نمیکنیم ؟چرا این انسان به این بزرگی رو تو قفس به این کوچیکی رها کردیمو خیال میکنیم توی قصر بزرگیم که انتها نداره! حتی کوچیکیه فقس هم آزارمون نمیده!بعضی چیزابرامون عادت شده وبعضی چیزارو هم اصلا نمی بینیم یا نمیشنویم! دلیل این همه خستگی چیه؟ خودمونم احساس نمیکینم دوروبرمون شلوغ شده! چرا همش چرااااااااا؟ پس جواب کجاست !مگه میشه همش یه خلا تو ذهنمون باشه!!!!!!!!!!!!!!!!!!
نه
نه
نه
این حرفا تکراری نیست !
حداقل این بار یه روبات نباشیم یه انسان باشیم یه انسان آزاد با یه اراده پولادین برای برداشتن اولین قدم و رفتن تو جاده ی زندگی . آره اولین قدم چون میخوایم از این قفس بیایم بیرون. توروخدا فقط حرف نزنیم.
اصلا با خودمم تورو خدا مسافر این بار حرف نزن .فقط قدم بردارو مسافر باش....
مسافر
نظرات شما عزیزان:
:: چند نفر تا حالا خوندن : 229
|
امتیاز نوشته : 28
|
امتیازدهندگان : 6
|
کل امتیاز : 6